افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

یادداشتهای شهر برفی

این از دکتر دندان پزشک که به جای دندونم بینی ام را بی حس کرده بود.اونم از راننده تاکسی عملی که به جای ۲۵۰ تومان ۵۰۰ تومان گرفت و وسط راه گفت نگرانی ام به خاطر بنزین که می ترسم تموم بشه . توی اون راه بندون دیشب می خواستم بهش بگم مرد حسابی ۵۰۰ تومن که می گیری خجالت نمی کشی اینجوری میگی دیدم نه بابا  حوصله بحث ندارم بعدش هم می گفت یکی بپره پشت فرمون من برم بنزین بگیرم بیارم من هم دیدم پیاده زودتر می رسم توی اون هوای برفی سرد ساعت ۹:۴۰ شب نیم ساعتی پیاده روی کردم خیلی بهتر از موندن توی اون ترافیک مسخره بود.

راستی چندتا کتاب را همزمان دارم می خوانم. هیچکدوم هم تمام نمی شوند.این آخری که گرفتم  اسمش آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی است. 

نظرات 1 + ارسال نظر
نوپا دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:39 ق.ظ http://www.taheri.blogsky.com

باسلام خدمت شما
مطالب شما را خواندم ولی می خواستم مقدار علاقه شما در رابطه با شعر بگویم ممنون می شم
به من سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد