بر خلاف شنبه تا چهارشنبه که حال خوشی نداشتم خدا را شکر آخر هفته خوب و مفرحی را داشتم.پنجشنبه ظهر با دوستم ناهار را بلو داک خوردیم مغازه های پاساژ الهیه و تندیس را هم نگاه کردیم و من هم یک روسری زیبای آبی و قهوه ای هدیه گرفتم خیلی خوش گذشت.جمعه هم با یکی دیگه ازدوستان یه پیاده روی خیلی خوبی توی اون هوای بارانی کنار رودخونه داشتیم خیلی حال داد ،ساعت هفت هم بود که اومدیم خانه و من رفتم مهمونی.ساعت ۱۲:۳۰ بود که برگشتم خونه.اونجا هم خیلی خوش گذشت از هر دری فکرشو بکنید حرف زدیم. خیلی خوشحالم که روز جمعه بجز یک ربع بعد از ظهر که فکرم مشغول شده بود بقیه اش را راحت بودم و بهم خوش گذشت.