افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

گاهی اوقات فکر می کنم بهتره بیخیال وبلاگ نوشتن بشم و همون وبلاگهای مورد علاقه ام را بخونم کافیه.اما می بینم اینجا برای من یه محیط کاملا شخصیه و کسی از آشنایان و دوستان در دنیای حقیقی نمی دونند که من اینجا یه چیزایی می نوسیم.هر چند که شیوه نگارشم و جمله بندیم  ایرادهای واضحی دارند که سعی می کنم در سال آینده برطرفش کنم.روزهای پایان سال را دارم می گذرانم.سال ۸۴ برایم سال پر اتفاق و پر خاطره بود.در کارم هم نسبتا موفق بودم .اما از نظر کار فرهنگی هنری و علمی خیلی ضعیف عمل کردم.از تعطیلات باید به بهترین نحو استفاده کنم.نمی دونم این روزهای پایانی سال چه اتفاقی می افته؟ شایدم هم هیچ اتفاقی نیافته و این چند روز هم به سرعت برق و باد بگذرند.در مورد سال ۸۵ هیچ ایده ای ندارم اما از ته دل دعا می کنم سال ۸۵ سال خوبی باشه.و واقعا هر کسی به هر چیزی دوست داره برسه.سال ۸۵ برای من یه جورایی یه سال سرنوشت سازه. یعنی خیلی دلم می خواهد تکلیف یه چیزایی مشخص بشه. و از همه مهمتر تکلیف من با من.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد