افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

عصر پنجشنبه

چه خوب بود می تونستم احساساتم را کنترل کنم.مثلا می تونستم از هر لحظه ای که می خواستم احساسم را نسبت به کسی که دوست دارم تغییر می دادم و دیگه به ذهن و خاطرات خودم راهش نمی دادم.اینو خوب می دونم ادم همیشه باید برای کسانی ارزش قائل باشه که اون اشخاص هم برایش ارزش قائلند . اما نمی دونم چرا در مورد من این قضیه برعکسه و هر چی کسی به من بیشتر کم محلی کنه  برام جالبتر می شه و دائم دلم  می خواهد بدونم اون شخص الان کجاست چکار می کنه و حساسیت های بی مورد دیگه.نمی دونم اشکال کارم کجاست .

 امروز پنجشنبه است و من سرکارم .اینهم ازبرنامه عصر پنجشنبه ام.

نظرات 1 + ارسال نظر
مانا پنج‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:39 ب.ظ http://bandeiekhoda.blogsky.com

سلام...من خیلی از وبلاگت خوشم اومده .حتما بازم میام میخونم...من ازارشیو سال قبلم خوندم...خیلی قشنگ مینویسی...راستی آخر هفته خوبی داشته باشی..خداحافظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد