افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

ورزش

جمعه خوبی را گذروندم.از صبح تا ۳ بعد از ظهر خیلی جو گیرانه ورزش کردم .رسیدم خونه از شدت گرسنگی می تونستم یک گاو درسته را بخورم مثل همیشه  توی یخچال چیزی برای خوردن پیدا نکردم، یک قطعه شکلات خوردم و ترجیح دادم یه کمی استراحت کنم.یک ساعتی خوابیدم.بعد که بیدار شدم فیله مرغ درست کردم.پیاده روی بام تهران هم خیلی چسبید.الان هم که من بی ظرفیت همه عضلاتم گرفتند و درد می کنند. امیدوارم بازهم از این روزهای پر ورزش تکرار بشه.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد