فکرم خیلی مغشوشه. استرس جلسه صبح خیلی زیاد بود.اصلا سرحال نیستم از اون وقتهایی که هر آن امکان داره یه کار نسنجیده انجام بدهم.کلی کار انجام نشده دارم ولی اصلا متمرکز نیستم، همش منتظرم .منتظر چی نمی دونم.
شاید یه اتفاق خوب . وقتی مشکلات خودم را با بقیه مقایسه می کنم می بینم واقعا مشکل نیستند. فقط من تو ذهن خودم اونها را بزرگ و تبدیل به مشکل کردم.نمی دونم چرانمی تونم چیزهایی را که لازمه فراموش کنم ، از ذهنم حذف کنم و فکرشون همش دنبالمه.اما کارها و چیزهایی را که باید پیگیری کنم ، فراموشم می شه.کاشکی جاشون با هم عوض می شد.