افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

احتمالا شیری که صبح خوردم فاسد بوده، حس مسمویت دارم.حال و حوصله بیماری هم ندارم.معمولا پنجشنبه هایی که سرکار هستم  ادمهایی را می بینم  که مثل خودم به نوعی برای فرار از تنهایی سرکار آمده اند و مجبورند خودشون را با کارهای عقب مونده مشغول کنند. دیروز تصمیم گرفتم در امتحان نظام مهندسی شرکت کنم.زمان مناسبی برای انجام کارهایی است  که زمانی باید انجام شوند.

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 09:55 ق.ظ http://daam.blogsky.com

آدمیه دیگه! من برعکس شما به دنبال تنهایی ام!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد