افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

افکار نا منسجم

یاد نگاشت هایی از زندگیم

مدت زیادی بود که حوصله فضاهای خانه جز اتاقم را نداشتم ، دیشب ۲ ساعت برای خودم روی کاناپه دراز کشیدم و تلویزیون تماشا کردم ، عود روشن کردم، کتاب خواندم و به قطره های باران از پشت شیشه نگاه کردم ، می خواهم خیلی چیزها را فراموش کنم دعا کردم تغییری که با پایان باران در زمین پدید می آید ، در من هم ، من هم تازه شوم به خودم امیدوارم. به قسمت و تقدیر اعتقاد دارم.من تلاشم را کردم باقی دست خدا.احساس خوبی دارم.

کتاب نارتسیس و گلدموند هرمان هسه را تمام کردم.یکی از زیباترین کتابهایی که تا بحال خوانده ام. یکی دو ماه دیگر دوباره می خوانمش.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد